ترازها و ترازوها در اقتصاد سیاسی در گفتوگو با منوچهر صالحی نویسنده، سیاستمدار چپ و جمهوریخواه پرسیدهام: ترازها و ترازوها ی اقتصاد سیاسی کدام اند؟ و چهگونه بالا میآیند؟ چهگونه در یک همبودمان (جامعه) گوناگونیها و رنگارنگیها، بهویژه آنجا که پا ی اقتصاد سیاسی در میان است، به یک همسازی و همسویی میرسد؟ سازوکارها، ترازها و ترازوها ی کارآمد در همبودمانها ی مردمسالار چهگونه اند؟ و چهگونه کار میکنند؟ چه نسبتی میان آزادیخواهی نوین (نئولیبرالیسم) در پهنه ی اقتصاد و ارزشها و داوریها ی ناهمسو هست؟ چه نسبتی میان پویش اقتصادی و پویش در مردمسالاریها دیده میشود؟ آیا نگرانیها در باره ی آزادیخواهی نوین در پهنه ی اقتصاد فربودین و واقعی است؟ یا در جایی و بهگونهای به ریختی از بیایمانی به سیاست، اقتصاد، مردمسالاری و نوینش میرسد؟ نئولیبرالیسم را تکاپویی برای اصلاح بازار آزاد از راه آیینزدایی، ویژهسازی، جهانیشدن اقتصاد و آزادکردن دادوستد میان کشورها دانستهاند. آیا این سازوکارها ی آزادکننده ی اقتصاد به پویایی و توسعه جامعه ی جهانی میانجامد؟ یا به غارت یگانها ی مالی، اقتصادی و تجاری کوچکتر؟ خشونتی که در فرآیندها و تاریخ توسعه دیده می شود، آیا برآمد انگارهها و سازوکارها ی بازار آزاد است یا بخشی از ناترازیها ی جهانی، سیاسی و نظامی؟ فرآیند داوری را در همبودمانها چهگونه باید دریافت و پیشبرد؟ کالین جان کراچ (Colin Khon Crouch/ 1994) در سال ۲۰۰۰ با پیشگذاشتن برساخت «پسامردمسالاری» چه میخواست و میخواهد بگوید؟ آیا این برساخت برگفتی است بر ایستار تازه در جهانها ی جدید؟ یا آسیبشناسی این دوران تازه است؟ آیا ما با ریختی از پایانتاریخ روبهرو هستیم؟ یا حتا بیشتر تجویزی است برای این دوران تازه که میتواند پایانی بر پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما (Francis Fukuyama/1952) باشد؟ این برساخت از کجا آمده است؟ و برسازندهگان آن درپی چه بودهاند؟ کسانی که چنین برساختی را پیشگذاشتهاند، کیستاند؟ چه میگویند؟ چه میخواستند بگویند؟ و آیا خوانشهایی گوناگون از پسامردمسالاری وجود دارد؟ آیا آنچنان که کراچ میگوید آزادیخواهی سیاسی به دمکراسی آسیب زده است؟ یا میزند؟ و دمکراسیها را در جایگاهی قرار داده است که برای پاسداری از مردمسالاری باید به بازبینی در سیاستها و سازوکارها ی نئولیبرال در پهنه ی اقتصاد پرداخت؟ جهانها ی جدید و آوار انبوه دگرگونیها ما را به کجا میبرد؟ برندهگان و بازندهگان این دگرگونیها چه کسانی هستند؟ و با هراسها ی تازه چهگونه روبهرو میشوند؟ آیا برآیند دگرگونیها مثبت و برانگیزاننده است؟ یا منفی و هراسانگیر؟ با چه متری باید این دگرگونیها را متر زد؟ آمارها و نشانهها (ایندکسها) چه میگویند؟ آیا میان آمارها، نشانهها و فربودها از یکسو و دریافتها ی مردمان از این فربودها از سوی دیگر فاصلهای هست؟ این فاصلهها را چهگونه باید معنا کرد و توضیح داد؟ مردمسالاریها در دل این دگرگونیها، چهگونه کار خواهند کرد؟ و پاسخها ی مردمسالار به این دگرگونیها چه گونه خواهد بود؟ آیا موجها ی جدید گرایش به جریانها ی راست وحشی (Ultra right) مردمسالاریها را از کار خواهد انداخت؟ یا مردمسالاریها سرانجام بر این تب مردمگرایی و چرندبافی ی دموگاکها چیره خواهند شد؟ آیا نقدها ی جریانها آزادیخواه و پیشرو به دمکراسیها همانتد نقدهایی که به رسانهها زدهشده است، آتش وارونه خواهد شد؟ و بهجا ی کمک به دمکراسیها، بیاعتمادی به دمکراسیرا هم به بیاعتمادی به رسانهها خواهد افزود؟ و کار را از پیش خرابتر خواهد کرد؟ اهمیت ندارد نقدها ی ما تا چه پایه درست و استوار هستند، واکنش به این نقدها در جریانها ی گوناگون، گوناگون است و گاهی آب به آسیاب کسانی خواهد ریخت که از دشواریها ی دمکراسیها شاد میشوند و بهکاری و کارآمدی ی آنها امید نبستهاند. در این ایستار آیا «خردمندی ی تیماردارنده» (caring rationality) به تیمار و مراقبت از دمکراسیها و آزادیها هم دگردیسی خواهد یافت؟ و آیا برخی از جریانها ی چپ و زنگرا که منادی این دست خردمندیها هستند، میتوانند از دعواها ی قدیمی فاصله بگیرند؟ و به همدستی ی نادانسته و ناخواسته با جریانها ی راست پایان دهند؟ خرد پایه در تیمارداری چیست؟ و خردمندی ی تیماردارانه چهگونه میتواند به کمک ما در ایستار امروز بیاید؟ و به تیمار جامعه ی باز در برابر دشمناناش بشتابد؟ با همرسانی و بازخوردها ی خود به این گفتوگو ادامه دهید و بخشی از جریانی باشید که راه میبرد و نه راه برده میشود.