۲۰۲۳
سیاست چیست؟
اگر بخواهیم تعریفی امروزی از سیاست عرضه کنیم، باید بگوئیم سیاست عبارت از
ساختارها، روندها،
اسلوبها،
روشها و مضامینی است که با بهرهگیری از آنها بتوان
با تکیه به ابزارها و اهرمهائی که سنتها و یا قوانین تدوین شده
دینی و مدنی در
اختیار کسی و یا گروهی قرار میدهند، به
ساماندهی
امور شخصی و یا امور درونی و
بیرونی یک جامعهی روستائی، شهری، استانی، کشوری، قارهای و یا جهانی پرداخت. چکیده
آن که سیاست باید تنظیمگر زندگی مشترک مردمی باشد که پذیرفتهاند با هم زندگی
کنند.
نبرد فلسطینیان غزه علیه دولت
اشغالگر اسرائیل
اگر بخواهیم بدون پیشداوری به وضعیت موجود بنگریم، پیش از آن که حماس دشمن مردم
غزه باشد، دولت اسرائیل دشمن تمامی فلسطینیانی است که در مناطق اشغالی زندگی
میکنند و اسرائیل نمیخواهد مردم این مناطق از استقلال و آزادی و حقوق شهروندی و
تعیین سرنوشت برخوردار باشند.
۲۰۲۲
چرا جنبش اعتراضی
«انقلاب» نامیده شد!!
به باور فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت، دوران روشنگری زمانی آغاز شد که
انسان اروپائی توانست به صغارت و نابالغی خودخواسته خویش پی بَرَد و خود را از آن
وضعیت رها سازد، یعنی توانست بدون پیروی از اندیشهها و باورهای کسان اما با پیروزی
انقلاب اسلامی اکثریت بزرگی از ایرانیان با شرکت در همهپرسی آری و یا نه گفتن به
«جمهوری اسلامی» صغارت و نابالغی خودخواستهای را که انقلاب بر آنان تحمیل کرده
بود، پذیرفتند و خود را در موقعیتی خلاف آمد عادت
بازیافتند.
مواضع ضد منافع ملی بخشی از اپوزیسیون
انیراننشین
پیش از بررسی متن اعلامیه باید یادآور شوم که منافع ملی بخش تعیینکننده سیاست
خارجی و روابط بینالمللی هر دولتی را تشکیل میدهند. حکومتها در بطن هر دولتی
دارای دو گونه منافعاند. بخشی از آن منافع که بود و نبود حاکمیت ملی و استقلال
سیاسی و اقتصادی یک ملت را دربرمیگیرند، در محافل دانشگاهی منافع ملی کلان نامیده
میشوند.
بگو مگو با دکتر رضا براهنی
براهنی از همان آغاز کوشید بهمن بفهماند که او دکتر ادبیات است و من که چند سالی
از او جوانتر و دانشجو بودم، باید در برابر دانش او لُنگ میانداختم و در بهترین
حالت به یکی از مریدان او بدل میگشتم.
۲۰۲۱
آن که مُدام دیگران را «یاوهگو» و
«خائن» مینامد!
من هم یکی از کسانی بودم که در مراسم خاکسپاری و همچنین در نشست
بزرگداشت نخستین رئیسجمهور تاریخ ایران، زنده یاد ابوالحسن بنی صدر در شهر ورسای
فرانسه شرکت داشتند.
در سوگ دکتر ابوالحسن بنی صدر
با خبر شدیم دکتر ابوالحسن
بنیصدر پس از چند ماه دست و پنجه نرم کردن با بیماری، سرانجام در سحرگاه ۹ اکتبر
۲۰۲۱، برابر با ۱۷ مهر ۱۴۰۰ در ۸۸ سالگی در بیمارستان سالپتریر (Hôpital
de la Salpêtrière)
پاریس درگذشت.
در سوگ خواهر تنها و زیبایم
در
سحرگاه ۲۳
ژوئیه ۲۰۲۱ (۳۱ تیر ۱۴۰۰) تلفن موبایلم زنگ زد و خواهرزادهام کاوه که در بیرمنگام
پزشک بیمارستان است، با صدائی
غمانگیز و لرزان خبر داد که مادرش، یعنی خواهر
زیبایم ناهید در سن ۸۵ سالهگی در تهران در بیمارستان بهخاطر از کار افتادهگی
کلیههایش درگذشته است. از شنیدن این خبر شوکه نشدم، چون که ناهید در سه سال گذشته
بسیار بیمار بود و هر بار که با او تلفنی سخن میگفتم، آرزوی مرگ زودرس خود را
داشت، زیرا گویا زنده ماندن برایش بی ارزش شده و یا آن که مرگ برایش بهنوعی رهائی
از بُنبستهای روزمرگی بدل گشته بود.
دیالکتیک درون و بیرون یک
اقتصاددان سرشناس!!
ما ایرانیان که از دوران جنبش تنباکو علیه حکومت استبدادی و همچنین
اقتصاد وابسته به دولتهای امپریالیستی مبارزه میکنیم، نمیتوانیم برای پیشبرد
مبارزه خود علیه رژیم استبدادی ولایت فقیه، آنچنان که سلطنتطلبان، مجاهدین و
گروههای رنگارنگی که برای چنگ انداختن به قدرت سیاسی به چلبیهای ایران بدل
شدهاند، نقش امپریالیسم در پدید آمدن وضعیت کنونی در ایران را نادیده گیریم و
همچون آقای مالجو مدعی شویم که نه عوامل خارجی، بلکه عوامل داخلی در پیدایش وضعیت
کنونی در ایران نقش داشتهاند. کسی که چنین میگوید از دیالکتیک درون و بیرون آگاهی
چندانی نداد.
۲۰۲۰
کیومرث عزتی
دیدگاه آقای منوچهرصالحی
لاهیجی
در متن
"دکتر جواد طباطبائی و زبان آلمانی"
اخیرن «ای میلی» از دوستی دریافت کردم،
شامل متنی از جناب منوچهر صالحی؛ با دقت آنرا مطالعه کردم.
احتمالن آنچه مرا جلب خواندن دقیق متن کرد تسلط نویسنده به زبان آلمانی بود، اما
آغاز متن سئوالی در من ایجاد کرد وهرچه جلوتر رفتم سئوال مطرح شده به قوت خود باقی
ماند و تا آخر پاسخی نگرفتم:
دکتر جواد طباطبائی و زبان آلمانی
چندی پیش در جائی خواندم که آقای دکتر جواد
طباطبائی در یکی از سخنرانیهای خود درباره جلال آل احمد، علی شریعتی، حمید عنایت،
حسین بشیریه و بسیاری دیگر از روشنفکران گفته است که «هیچیک کار روشنفکری درخوری
انجام ندادهاند.» بنابراین میتوان به این نتیجه رسید، کسی که به دیگران زخم زبان
میزند، خود باید «کار روشنفکری درخوری» انجام داده باشد.
آرزو چیست؟
آرزو
میتواند گرایشی، میلی و اشتیاقی باشد برای دست یافتن به چیزی و یا برخورداری از
استعدادی برای انجام کاری. همچنین کوشش و یا داشتن حداقل امیدی برای دگرگونسازی
واقعیت نیز میتواند بازتاب دهنده «آرزو» باشد.
نقش «اپوزیسیون پراکنده برون مرزی» در تحریم انتخابات
رژیم جمهوری
اسلامی نیز دارای چنین سرشتی است، زیرا در این نظام نه فقط زنان از حقوق کمتری از
مردان برخوردارند، بلکه شهروندانی که به مذهب شیعه دوازده امامی باور ندارند، از
بسیاری از حقوق مدنی و اجتماعی خویش محرومند و به انسانهای درجه ۲ و ۳ بدل
گشتهاند. مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی نیاز به بود و نبود «مشروعیت مردمی» این
رژیم ندارد. این رژیم بنا بر سرشت دینی خویش مردهای است بر دوش زندگان.
۲۰۱۹
آیا خیزش ۱۳۹۸ آغاز ِ پایان ِ
جمهوری اسلامی است؟
متن مصاحبه با رادیو عصر جدید (۱۹ دسامبر ۲۰۱۹)
پرسش یکم: آیا
رژیم ایران نمیدانست که افزایش قیمت بنزین سبب خیزش مردم خواهد شد؟
اگر
اندیشکدههای
رژیم کمی پژوهیده
بودند، باید میدانستند که چنین خواهد شد. برای نمونه در سال
۲۰۱۸
قیمت بنزین در فرانسه افزایش یافت که کشوری پیشرفته و
دارای
ششمین تولید ناخالص ملی جهان میباشد و دارای ساختاری دمکراتیک و حکومت برگزیده
مردم است.
کوه این بار هم موش خواهد زائید
به این ترتیب یگانه دستاورد «شورای مدیریت گذار» آن است که میخواهد ما را دوباره
به دوران پهلوی باز گرداند و در ایران رژیمی گوش بهفرمان و نوکر آمریکا را بهوجود
آورد، شبیه آنچه که اکنون در عربستان سعودی و دیگر شیخنشینان خلیج فارس بر سر
کارند.
در دام چاله توهم خویش
امپریالیستها خواهان تغییر رژیم جمهوری
اسلامی هستند، زیرا سیاست خارجی رژیم ولایت فقیه ضد منافع منطقهای امپریالیسم است.
آنها خواهان روی کار آمدن دولتی در ایرانند که همچون دوران پهلوی به ساز آنها
برقصد و برای منافع آنها از منافع مردم ایران چشمپوشی کند. اما ما در عین مبارزه
با رژیم جمهوری اسلامی با امپریالیسم نیز مبارزه میکنیم، زیرا میدانیم با حضور
قدرتهای امپریالیستی در منطقه نه میتوان به آزادی و دمکراسی دست یافت و نه میشود
منافع و خواستهای مشروع مردم ایران را برآورده کرد.
چرا دوران شعار
"همه با هم" سپری شده است!
اما اکنون وضع
اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی به گونه دیگری است. تفاوت اپوزیسیون کنونی با
اپوزیسیون ضد رژیم پهلوی آن است که همه لایههای اپوزیسیون کنونی نه ضد رژیم جمهوری
اسلامی و نه ضد امپریالیسم است.
کند و کاوی درباره فدرالیسم
دولت فدرال دمکراتیک مشارکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خویش را
افزایش میدهد و همچنین ردههای مختلفی را برای تصمیمگیری سیاسی بهوجود میآورد
که بر اساس آن هرگاه لایههای تصمیمگیری بالاتر بخواهند اراده خود را به مردم
تحمیل کنند، میتوانند با مخالفت و مقاومت لایههای پائینتر روبرو شوند.
ناسازگاری سوسیالیسم با شوونیسم قومگرایانه
برخلاف
«حزب چپ آلمان» که توانست چپهای شرق و غرب آلمان را در یک حزب متحد کند و اینک از
پشتیبانی ۸ تا ۱۲ درصد از رأی دهندگان این کشور برخوردار است، تأسیس «حزب چپ ایران»
کاریکاتوری از روندی است که در آلمان تحقق یافت، زیرا در «حزب چپ ایران» فقط بخش
کوچکی از نیروهائی دوباره به هم پیوستند که پس از انقلاب از هم جدا شده بودند.
۲۰۱۸
مارکس و ناهمزمانی ساختاری «دولت واقعی»
پرسش اصلی این است كه اگر در ایران شیوه تولید سرمایه
داری حاكم بود، چرا انقلاب ۱۳۵۷ موجب پیدایش ساختار دولتی در ایران گشت كه در شكل
و محتوای خویش با ضرورتهای بنیادین نیروهای تولید مادی نظام سرمایه
داری در تضاد قرار دارد؟
درباره سوسیال دمکراسی
هفت مصاحبه با رادیو پویا
در آغاز همهی احزاب سوسیالیستی و سوسیال دمکرات اروپا دارای مواضع
ضد سرمایهداری بودند و هدف آنها دامن زدن به انقلاب اجتماعی بود تا بتوان
سوسیالیسم را در کشورهای پیشرفته اروپا پیاده کرد. اما پس از آن که احزاب
سوسیالیستی و سوسیال دمکرات اروپا توانستند پس از جنگ جهانی یکم به تدریج به قدرت
سیاسی دست یابند، دریافتند که نمیتوانند از یکسو با کسب اکثریت کرسیهای پارلمانی
دولت را رهبری کنند و از سوی دیگر علیه همان دولت برای تحقق انقلاب اجتماعی مبارزه
نمایند.
ورشکستگی «دیالکتیک نوآوری»
مارکس در «دستنوشتههای اقتصادی ـ فلسفی»
خویش یادآور شد که در «پدیدهشناسی» هگل «همهی عناصر نقد
پنهانند.»
بنابراین برخلاف ادعای «مارکسشناس» ما مارکس نمیتواند عنصر
تازهای از «نقد» را کشف کرده باشد و بلکه او با جابهجائی ترکیب عناصر «نقد» هگلی
برداشت ایدآلیستی او را به برداشتی ماتریالیستی بدل ساخت.
چشمانداز سکولاریسم و لائیسیسم در ایران؟
وجود
دولت استبداد آسیائی در ایران یکی از عوامل دوام دولت دینگرا در ایران است. در
استبداد آسیائی تمرکز قدرت اقتصادی
در
دستان دولت سبب تمرکز قدرت سیاسی میشود. در گذشته استبداد مطلق شاه دینگرا و در
جمهوری اسلامی کنونی استبداد ولایت مطلقه فقیه بازتاب دهنده استبداد ایرانیاند.
بهعبارت دیگر، استبداد ایرانی بر سه پایه انحصار قدرت سیاسی، انحصار قدرت اقتصادی
و انحصار دین رسمی استوار است.
«همبستگی با اعتراضات ملت ایران»
متن سخنرانی در نشست ۷
آوریل ۲۰۱۸ در کلن ـ آلمان
از راست به چپ: دکتر علی گوشه،
رضا شاهحسینی و منوچهر صالحی
بهخاطر کاهش بارندگی جمیعت نیمی از روستاهای ایران به شهرها کوچ کردهاند، زیرا در
این روستاها دیگر کشت دیمی نمیتواند سودآور باشد. بنا بر منابع مختلف، اینک بین ۱۰
تا ۱۹ میلیون تن در حاشیه شهرها زندگی میکنند که ۳ میلیون تن از آنان بیخانمانند
و در گورها، زاغهها، حلبیآبادها و فضاهای عمومی شهری زندگی میکنند.
مارکس و انقلاب
مارکس
و انگلس چون بر این باور بودند که تاریخ همه جوامع انسانی تاریخ مبارزه طبقاتی است،
در نتیجه انقلابهای سیاسی و اجتماعی را بازتابی از این مبارزه پنداشتند و به این
نتیجه رسیدند که در پایان هر انقلابی سیاسی باید قدرت سیاسی از طبقه حاکم به طبقه
دیگری که انقلاب را رهبری کرد، انتقال یابد و در پایان هر انقلابی اجتماعی طبقهای
که در انقلاب پیروز شد، با دگرگونی مناسبات تولید موجود شیوه تولید خود را بهوجود
خواهد آورد. به همین دلیل نیز مارکس انقلابها را «لوکوموتیو تاریخ» نامید.
وعده
«رفراندوم» پس از اشغال ایران؟
انگیزه این نوشتار
بررسی بیانیهای است که یک ماه پیش توسط ۱۵ «فعال سیاسی» انتشار یافت. خانمها
و آقایانی که آن بیانیه را تدوین کردند، راه برونرفت از چنبره رژیم ولایت فقیه
را برگزاری رفراندومی با نظارت سازمان ملل دانستهاند که باید
«راه گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی به یک دمکراسی سکولار پارلمانی» را
ممکن سازد.
بحران چند لایه رژیم اسلامی
رسانههای وابسته به محافل اصولگرا میگویند که مردم بهخاطر مشکلات اقتصادی
(گرانی، بیکاری، کمبود تخم مرغ، افزایش بهای فرآوردههای نفتی که در بودجه ۱۳۹۷
پیشبینی شده است و ...) در نزدیک به ۱۰۰ شهر ایران به خیابانها ریختند و علیه
دولت روحانی شعار دادند.
۲۰۱۷
لائیسیته یا سکولاریسم؟
در این نوشته میکوشم نشان دهم که میان این دو مفهوم تفاوت چندانی وجود ندارد، یعنی
کشورهائی که در قوانین اساسی خویش دولت خود را «لائیک» نامیدهاند، پیشرفتهتر از
دیگر کشورهائی نیستند که در قوانین اساسی خویش دولت خود را «سکولار» مینامند
۲۰۱۶
چیستان
«منافع
ملی» !
تعریف «منافع ملی» کار ساده ای نیست، زیرا دانش حقوق در این زمینه کار چندانی
انجام نداده است. همچنین از «منافع ملی» نمیتوان تعریفی جهانشمول عرضه کرد، زیرا
«منافع ملی» هر دولت ـ ملتی در پیوند تنگاتنگ با قانون اساسی آن کشور قرار دارد و
از آنجا
که هر کشوری دارای قانون اساسی ویژه خویش است، در نتیجه تعریف هر دولتی از «منافع
ملی» دارای ویژهگیهای «ملی» و «بومی» خواهد بود.
۲۰۱۵
خلوت از دست رفتن دوست
از راست به چپ: منوچهر صالحی و خسرو شاکری در پاریس
خسرو شاکری انسانی خردگرا و اندیشمند بود. با بررسی نوشتهها و کتابهایش میتوان
به اندیشه آزادیخواهانه و عدالتجویانه او بهخوبی پی برد. او در عین حال در دفاع
از دستاوردهای دمکراتیک، رهائیبخش و عدالتجویانه انقلاب مشروطه و نهضت ملی ایران
بیباک بود. خسرو به سوسیالیسم باور داشت.
همیشه با من خواهی بود
همسرم گابریل صالحی در جوانی و پیری
او و من به نسل دانشجوئی ۱۹۶۸ آلمان تعلق داشتیم، نسلی که برای دگرگونی جامعه مدنی
و ساختار سیاسی کهنه آلمان و مبارزه با امپریالیسم عصیان کرده بود.
ناکجاآباد مرگ
از راست به چپ محمود راسخ افشار و منوچهر صالحی
در ۴۴ سال گذشته شاهد بودم که چگونه محمود راسخ در مطالعه آثار مارکس و انگلس کوشا
بود و میتوانست اندیشههای بکر آن دو را به نحوی برجسته تجزیه و تحلیل و تفسیر
کند. بنا بر دوستی
پنجاه سالهام با او و
شناختی که از دیگر کمونیستهای ایران دارم،
میتوانم شهادت دهم که محمود یکی
از بهترین و
برجستهترین
مارکسشناسان ایران بود.
۲۰۱۳
مشت نمونه
خروار
از آنجا که میگویند «مشت نمونه خروار» است و هدفم روشن ساختن حقایق تاریخی است،
یادآور میشوم که در ۸ اردیبهشت ۱۳۵۸، یعنی حدود دو ماه و نیم پس از پیروزی انقلاب
۱۳۵۷و کمتر از یکماه پس از «همه پرسی نظام جمهوری اسلامی»، نوشتهای از من در
نشریه «کارگر» با عنوان «آیا جنبش مذهبی دارای انسجامی یکپارچه است؟» انتشار یافت.
چرا انقلاب ایران ضد سکولار بوده است؟
دنبالهروی رضاشاه از آتاتورک که با نسخهبرداری از قانون اساسی فرانسه برای جمهوری
ترکیه «قانون اساسی لائیک» تصویب کرده بود، نیز آشکار میسازد که در دوران رضا شاه
سویه دیکتاتوری پهلوی کاملأ سکولاریستی بود.
انتخابات و حقوق شهروندی
از راست به چپ: خانم
ژاله وفا، آقای ابوالحسن بنیصدر و منوچهر صالحی
هر جامعهای از افراد تشکیل شده است و برای آن که بتوانند با هم و
در کنار هم از زندگی صلحآمیزی برخوردار شوند، به یک رده ارزشهای
مشترک نیازمندند. وجود ارزشهای مشترک که سبب پیدایش فرهنگ مشترک
میشود، موجب میگردد تا افرادی که توانسته باشند بر شالوده
ارزشهای مشترک خویش نهاد دولت مشترک خود را بیافرینند، از احساس
همبستگی قومی، خلقی و ملی برخوردار گردند.
۲۰۱۲
ارزش
های سیاسی- اجتماعی نهضت ملی ایران کدامند؟
از راست به چپ: منوچهر صالحی، حسن بهگر، جهانگیر گلزار، حسین منتظر
حقیقی، دکتر پرو.یز داورپناه و دکتر منصور بیاتزاده
موضوع مورد بررسی این نشست پاسخ به این پرسش است که «ارزشهای
سیاسی- اجتماعی نهضت ملی ایران کدامند؟» و این که «آیا آن ارزشها»
در دورانی که شیوه تولید سرمایهداری به پدیدهای جهانی بدل شده
است، «همچنان به اعتبار خود باقی هستند؟»
پاسخی به «سخنان» آقای
بهروز
خلیق
در کشورهای دمکراتیک هیچ کس نمیتواند همزمان عضو چند حزب و یا ائتلاف سیاسی باشد،
زیرا هر حزبی منافع بخشی از جامعه را بازتاب میدهد و جمع این منافع فقط از طریق یک
ائتلاف سیاسی میتواند تحقق یابد، ائتلافی که نه افراد، بلکه فقط توسط احزاب
میتواند متحقق شود.
چشمها را باید
شست، جور دیگر باید دید
برخلاف قانون اساسی مشروطه که حکومت را ناشی از اراده مردم میدانست و به آن تا
اندازه زیادی وجه دمکراتیک داده بود، قانون اساسی جمهوری اسلامی استبداد را
«قانونی» ساخته است. برخلاف شاهان پهلوی که با زیر پا نهادن قانون اساسی مشروطه
سلطنت خودکامه و استبدادی خود را بر مردم تحمیل کردند، آقای خامنهای بنا بر نص
قانون اساسی جمهوری اسلامی از قدرت استبدادی برخوردار است.
پروژه سازمان سازی دلالان سیاسی
این نخستین بار نیست و
آخرین بار نیز نخواهد بود که دولتهای امپریالیستی و اسرائیل با دادن امکانات مالی
و رسانهای به مشتی «سیاستباز» حرفهای، یعنی کسانی که سیاست را به کالا تبدیل
کرده و با آن داد و ستد میکنند، میکوشند سازمانی شبیه آنچه در لیبی و سوریه
بهوجود آوردند، برای ما ایرانیان نیز بهوجود آورند تا به هنگام نیاز بتوانند از
آن در کنار سیاست تحریم و جنگ به سود خود بهرهبرداری کنند.
تجربه های شکست خورده سازمان سازی در انیران
واقعیت آن است که در دولتهای استبدادی با جامعه تکصدائی روبهروئیم. در این جوامع
فقط میتوان صدای دیکتاتورها را شنید که گویا دارای خصیصهها و خرد فراانسانیاند و
توده مردم باید بدون چون و چرا از خواستها و
فرامین
آنها پیروی کند.
گذار به «دمکراسی» یا «جنگ داخلی»؟
اپوزیسیونی که میخواهد
جانشین رژیم جمهوری اسلامی گردد، باید همزمان از
یکسو از صلح جهانی و صلح در منطقه دفاع کند و از
سوی دیگر با سلطه امپریالیسم در منطقه و با سیاست آپارتایدی رژیم صهیونیستی اسرائیل
در فلسطین اشغالی مبارزه کند.
۲۰۱۱
جشن شب
یلدا
تا پیش از پیدایش آئین زرتشت ایرانیان دارای دین چند خدائی
بودند و میترا یکی از ایزدان دین باستانی بود. میترا در زبان
ایران باستان بهمعنی قرارداد و در زبان هند باستان به معنی
قرارداد و دوست است.
آتش بیاران جنگ
امروز نیز با همان معیار میتوان اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی را به دو گروه تقسیم
کرد، اپوزیسیونی که با توجه به منافع ملی مردم ایران با این رژیم دینی و ضد
دمکراتیک و سیاست هستهای غیرعقلائی آن مبارزه میکند و اپوزیسیونی که در مبارزه با
رژیم جمهوری اسلامی منافع فردی و گروهی خود را فراسوی منافع ملی قرار میدهد و برای
دستیابی به قدرت سیاسی فردی و گروهی خود حاضر است با دشمنان ملت ایران همگام شود.
دیالکتیک آزادی و استقلال
کسانی که برای «واقعبینی سیاسی» جایگاهی فراتر از «استقلال» قائلند و از ما
میخواهند در روابط بیرونی خود نباید روی استقلال پافشاری کنیم، زیرا میتوانیم
توسط دولتهای نیرومند مورد تحریم اقتصادی، نظامی، فرهنگی و ... قرار گیریم و یا آن
که آن دولتها میتوانند برای تحقق منافع ملی خود به سرزمین ما تجاوز نظامی کنند،
در رابطه با تناسب قدرت کنونی در جهان سیاست تسلیم در برابر زیادهخواهیهای
کشورهای امپریالیستی را توصیه میکنند.
«عاشورا» یا «کامی کاتسه» مجاهدین در «شهرک اشرف»؟
طی چند سال گذشته رهبری مجاهدین با بهکارگیری همه گونه شگردهای سیاسی و حقوقبشری
و جمعآوری امضاء و غیره کوشید از اعمال حق حاکمیت دولت عراق بر «شهرک اشرف»
جلوگیرد و در این رابطه برایش مهم نبود و نیست که چند تن از مجاهدین ساکن آن
اردوگاه باید جان خود را فدا کنند، تا آن رهبری بتواند به افکار عمومی جهان تلقین
کند که رژیم عراق قصد کشتار مجاهدین را دارد.
توفیرها و همگونی های انقلاب ایران و نیمه انقلاب سرزمین های
عربی
این در منطق دیکتاتوری نهفته است که هنگامی از وضعیت بحرانی که سراسر جامعه را
فراگرفته است، آگاه میگردد که تلاش برای مهار آن دیگر دیر شده است.
زبان و ابزار همگون دیکتاتورها
در همهی دیکتاتوریها قوه قضائیه مستقل وجود ندارد. در دولتهای دمکراتیک کسی که
به جرمی متهم میشود، تا زمانی که دادگاهی او را به جرمی محکوم نسازد، انسانی
بیگناه است. اما در دیکتاتوریها پیش از آن که دادگاهی کسی را بهجرمی متهم کرده
باشد، اعترافات متهمین در رادیو و تلویزیون پخش و در روزنامهها چاپ میشوند.
زنده باد دولت استبداد سکولار!!!
پس
میبینیم که «مدرنیته» جفت دمکراسی است و در هر کشوری که «مدرنیته» بدون دمکراسی
تحقق یابد، پدیدهای ناقص است و موجب تحقق دولتهای مستبدی خواهد شد که همچون رژیم
اتحاد جماهیر شوروی و یا حکومت جمهوری اسلامی میپندارند صاحب یگانه حقیقت مطلقند و
هر نیروئی که در مشروعیت آنها تردید کند، «ارتجاعی» و «ضدانقلابی» است و سزاوار
سرکوب و نابودی.
برای ثبت در تاریخ
در بهار
۱۳۸۵
کتابی در سه جلد با عنوان «سازمان مجاهدین خلق- پیدائی تا
فرجام» از سوی «مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» در ایران
انتشار یافت که گویا «به کوشش جمعی از پژوهشگران» بینام
نگاشته شده است. در این کتاب سه جلدی تاریخچه سازمان مجاهدین
از
۱۳۴۴
تا
۱۳۸۴
مورد بررسی قرار گرفته و چند جائی نیز در رابطه با رخدادهای
این سازمان از من و برخی دیگر از دوستان من نام برده شده است.
جنبش مسلحانه ایران و سازمان
های خارج از کشور
ما، یعنی مارکسیستهای مستقلی که نه از شوروی و نه از چین و آلبانی پیروی میکردند
و مناسباتی را که در آن کشورها وجود داشت، اقتصاد دولتی و نه مناسبات سوسیالیستی
میپنداشتند، رهائی طبقه کارگر را وظیفه خود این طبقه میدانستیم و بر این باور
نبودیم که بتوان با مبارزات چریکی شهری رژیم شاه را سرنگون ساخت.
۲۰۱۰
پاسخ به پرسشهای
«کار-آنلاین»
درباره اعمال تحریمهای
جدید علیه جمهوری اسلامی ایران
تحریمها
بهطور حتم
موجب آسیب مردم ایران خواهند گشت. از آنجا
که انتقال تکنولوژی نفت به ایران نباید انجام گیرد، بهتدریج
از دامنه تولید نفت ایران کاسته خواهد شد. از سوی دیگر عربستان
سعودی بدون آن که به اوپک گزارش داده باشد، طبق تعهدی که به
دیوانسالاری ایالات متحده سپرده است، سطح تولید نفت خود را در
ارتباط با کاهش صدور نفت ایران افزایش خواهد داد تا کاهش تولید
نفت در ایران موجب افزایش بهای انرژی در جهان و گران شدن هزینه
تولید و افزایش هزینه زندگی در کشورهای امپریالیستی نگردد.
ناسازه گاریهای «جنبش سبز»
در عین حال سکولار و یا لائیسیته بودن یک دولت بدان معنی نیست
که چنین دولتی دارای سرشتی دمکراتیک خواهد بود. همان گونه که
دولتهای کشورهای «سوسیالیسم واقعا موجود» هیچگاه دارای سرشتی
دمکراتیک نبودند.
مشکل مشروعیت رژیم های استبدادی
آبراهام لینکن رئیسجمهور آمریکا که ۱۴۵ سال پیش توسط یکی از هواداران افراطی نظام
بردگی کشته شد، در یکی از سخنرانیهای خود دمکراسی را «حکومت مردم، توسط مردم و
برای مردم» نامید. بنا بر این تعریف، حکومتها در کشورهای دمکراتیک مشروعیت خود را
از رأی مردم میگیرند.
اعدام تظاهرکنندگان جنایت علیه بشریت است
رهبران حکومت ایران، قضاتی که حکم اعدام کسانی را صادر کردند که
دستشان به خون کسی آلوده نیست، و کسانی که طناب دار را به گردن این محکومین
انداختند، باید در دادگاههای بینالمللی به جرم تجاوز به حقوق انسانی و جنایت علیه
بشریت محاکمه شوند.
«چپ» و «جنبش سبز»
در کشورهائی که در آنها شیوه تولید سرمایهداری چند سده وجود دارد، هنوز طبقه
کارگر میکوشد تضاد منافع خود با سرمایهداران را در محدوده شیوه تولید موجود «حل»
کند و در پی نابودی مناسبات تولیدی سرمایهداری نیست.
۲۰۰۹
جبهه ملی به حقیقت تازیانه
میزند
آقای یوری آونری که یهودی و اسرائیلی است، در مقالهای که با عنوان «استراتژی شوم
اسرائیل، حماس به توان
۱۰»
در نشریه «دی تاتس» آلمان در تاریخ
۴
ژانویه
۲۰۰۹
انتشار داد، یادآور شد که اسرائیل با محاصره دائمی نوار غزه که اقدامی جنگی است، از
فردای امضاء قرارداد آتش بس، آن را نقض و به غزه تجاوز کرده است.
انتخابات ریاست جمهوری دولت
تئوکراتیک آپارتایدی
در دورانی که طرح قانون اساسی به همهپرسی
گذاشته شد، در مقالهای که در فروردین ۱۳۵۸ در
ایران نوشتم، یادآور شدم همانطور که قانون اساسی
انقلاب مشروطه نتوانست از بازگشت استبداد سلطنتی جلوگیری کند، قانون اساسی جمهوری
اسلامی نیز نخواهد توانست ایران را به دمکراسی گامی نزدیکتر
سازد، زیرا تولید و بازتولید استبداد از مفاد و اصول قانون اساسی ناشی نمیشود
و بلکه در رابطه مستقیم با صورتبندی اقتصادی
جامعه قرار دارد.
آیا جمهوری اسلامی بیانگر حاکمیت ملی ایرانیان است؟
فقط حکومتهائی که در فضائی آزاد و بدون ارعاب و ترس توسط تودهها در انتخاباتی
منصفانه برگزیده شوند، میتوانند خود را حکومتهای ملی بنامند و مدعی «حاکمیت ملی»
شوند، زیرا اکثریتی که در مجلس وجود دارد و از چنین حکومتی پشتیبانی میکند، بازتاب
دهنده اراده اکثریت خلق است.
جهش بزرگ به سوی دمکراسی
این گرایش «آخرالزمانی» که گاهی نیز پیرو «مهدویت» نامیده میشود، میپندارد با
ایستادن در برابر قدرتهای زورگوی جهان میتوان در جهت پیدایش پیششرطهائی که برای
ظهور امام دوازدهم به این جهان و تحقق جامعهای عاری از ظلم و سرشار از عدالت الهی
ضروریند، گامهای مؤثری برداشت.
۲۰۰۸
مارکس و سیاست استعماری دولت
های سرمایه داری
مارکس در جلد سوم «سرمایه» مطرح ساخت که سیاست استعماری برخی از کشورهای اروپائی در
سال های پایانی سده
۱۵
سبب گسترش حوزه فعالیت سرمایه بازرگانی در کشورهای اروپائی شد و زمینه را برای
تحقق «انباشت اولیه» سرمایه در دست سرمایه داران اروپائی ممکن ساخت.
تو مو می بینی و من پیچش مو
آنطور که به نظر میرسد، گویا برای بنیانگذاران «انجمن آیندهنگر» دوران
سرمایهداری امپریالیستی پایان یافته است و با پیدایش گلوبالیزاسیون دیگر با سلطه
سرمایه و استثمار نیروی کار سر و کار نداریم و بلکه با «جهانی نو» روبروئیم که گویا
در آن همه چیز «نو» گشته است.
جبهه ملی و «اسب ترویا»
برعکس بختیار که کوشید بدون پشتوانه مردمی و با دستهای خالی در برابر جنبش انقلابی
بایستد و آن را «مهار» کند، دیگر رهبران «جبهه ملی» با پذیرفتن «رهبری» آیتالله
خمینی با انقلاب همگام شدند و بههمین دلیل نیز بهمثابه هواداران «جامعه مدنی» در
نخستین «دولت موقت» و «شورای انقلاب» شرکت کردند.
درباره نقش جنبش کردستان ـ
مصاحبه با وریا محمدی
در ایران، بر عكس
اسرائیل، هیچ كس چون كُرد، آذری و یا فارس است، از امتیازهای ویژهای برخوردار نیست
و یا آن كه از برخی حقوق مدنی خود محروم نمیشود، در حالی كه در اسرائیل هیچ
عربتباری نمیتواند سرباز ساده، ژنرال ارتش، نخستوزیر و رئیسجمهور در
آن كشور
گردد. به عبارت دیگر، در ایران وابستگی قومی سبب محرومیت از یك سلسله حقوق مدنی
نمیشود، اما وابستگی دینی سبب میشود تا یك سُنی، یك ارمنی، یك زرتشتی، یك یهودی و
یا یك لائیك ایرانیتبار نتواند «ولی فقیه»، «رئیسجمهور»، «وزیر» و ... شود.
مارکس و «خودفریبی» حقوق بشر
بورژوائی
«خودفریبی حقوق بشر» بورژوائی را نباید مترادف با بد بودن و یا ضد تاریخی بودن این
پدیده دانست. برعکس، مارکس بر این باور بود که اصول «حقوق بشر» با شیوه تولید
سرمایهداری همخوانی ندارد، زیرا در محدوده این شیوه تولید «انسان واقعأ فرد گشته»
پیدایش نمییابد و بلکه در بهترین حالت فردیت «انسان انتزاعی» نمایان میشود.
چیستان جامعه مدنی!!!
بسیاری از كسانی كه امروز پرچمدار جامعه مدنی و جدائی دین از دولت هستند، در
گذشتهای نه چندان دور در پی تحقق «جامعه توحیدی اسلامی» بودند، یا آن كه «انقلاب
اسلامی» را در هجرت پایهگذاری كردند و یا آن كه از رهبران احزابی نظیر «نهضت
آزادی» و «خلق مسلمان» بودند كه میخواستند «دمكراسی» را با مبانی «اسلام» آشتی
دهند و حكومتی «اسلامی- دمكراتیك» در ایران بهوجود
آورند.
۲۰۰۷
آژیتاتور پرووکاتور سیاسی
کیست؟
مشكل
آقای شوكت آن است كه همه كسانی را كه باورهای او از جنبش ملی ایران را كه بدون
استدلال، بدون سند و بدون تحلیل منطقی مطرح ساخته است، انحرافی و حتی بهغایت
ارتجاعی میدانند، به «سانسور» و «كتابسوزی» متهم میسازد تا خود را مظلوم
بنمایاند و دیگران را كه با منطق و استدلال نادرستیها، سستیها و موضعگیریهای
سیاسی او بهنفع اردوگاه ارتجاع شكستخورده و ارتجاع حاكم را آشكار ساختهاند، به
«شقاوت» سیاسی متهم سازد.
ارزش ها و ضدارزشها، با
بدنامی نیز میتوان سرشناس شد
آرمانگرائی در بهترین حالت سویه سیاست ما را تعیین خواهد كرد، و آشكار خواهد ساخت
از كدام منظر به مشكلات جامعه برخورد میكنیم و راه حلهائی را كه ارائه میدهیم،
در خدمت منافع كدام یك از طبقات اجتماعی قرار دارند.
کسی که هم از توبره میخورد و
هم از آخور
دوران حكومت مصدق یگانه دورانی بوده است كه در میهن
ما قواعد دمكراسی حاكم بود و نه فقط محافل راست، بلكه همچنین حزب توده نیز كه طبق
قانون قدغن شده بود، كم و بیش میتوانست علنی فعالیت كند، سازمان جوانان و
سندیكاهای وابسته بخود را تشكیل دهد و در نشریات خود مصدق را عامل امپریالیسم
آمریكا بنامد.
هر کسی از ظن خود شد یار من
منش من آن نیست كه
بههر نقدی پاسخی دهم، زیرا در جهانی كه در آن نزدیک به هفت میلیارد انسان زندگی
میكنند و هر كسی به «حقیقت ذهنی»
subjektive Wahrheit
خود دست یافته است،
پاسخ بههر نقدی كار سنجیدهای نیست، چه بنا
به
شعر مولانا، شاعر و
اندیشمند توانای ایرانی، «هر كسی از ظن خود شد یار من»، یعنی مرا آنطور دید كه
میتوانست ببیند و یا آن كه میخواست ببیند، یعنی
هر كسی از
دریچه ذهن خود میتواند بهحقیقت ویژه خویش دست یابد و در نتیجه حقیقت همه نباید و
نمیتواند یكی باشد.
آیا ایران کشوری چند ملیتی است
یا چند قومی؟
نخستین پرسش آن است كه آیا ایران كشوری چند ملیتی است یا چند قومی؟ به باور من
ایران كنونی كشوری است كه در آن همزمان چند ملیت و چند قوم با هم و در كنار هم
زندگی میكنند، آنهم بهاین دلیل كه مناطق مختلف ایران در مراحل تکامل ناهمگونی
قرار دارند. آنجا كه شهرنشینی رشد كرده است، بهطور حتم با "ملیت" سر و كار داریم
و آنجا كه تولید غالب روستائی و عشایری است، با قوم روبهرو خواهیم بود.
۲۰۰۶
صد سال ناکامی در
تحقق پروژه دمکراسی در ایران
در ایران، سلطنتِ پهلوى در رابطه با نیازهاى بازار جهانى و بهویژه ضرورتهاى
سرمایهدارى انگلستان بهوجود آمد و كوشید ایران را درتناسُب با آن ضرورتها
«مُدرنیزه» كُند و در این رابطه در ایران شهرنشینى رُشد كرد و با تأسیس
كارخانههای صنعتى و تقسیم اراضى، زندگى سُنّتىِ تودههاى شهرى و روستائى دُچار
تحولى اساسى گردید.
امپریالیسم و رخدادهای قومی در ایران
دو سال پیش كه آریل شارون هنوز در
اوج قدرت بود، در مصاحبهای با یكی از روزنامههای اسرائیلی مدعی شد كه ادامه وجود
یك ایران اسلامی كه دارای مواضع شدید ضد اسرائیلی است و حاضر بهپذیرش موجودیت
اسرائیل بهمثابه سرزمین تاریخی یهودان در منطقه نیست، در درازمدت به زیان
اسرائیل است.
۲۰۰۵
شیوه تولید آسیائی
در این شیوه تولید هر فردِ کشاورز به ارباب و یا صاحب زمین معینی
وابسته نبود و بلکه وابستگی او به زمین از طریق وابستگیاش به جماعتِ دهکدهائی که
در آن میزیست، تحقق مییافت.
۲۰۰۴
دیروز با صدام، امروز با جورج بوش!
تاریخ
دمكراسی در اروپا از زمانی آغاز میگردد
كه سیاست و مذهب از هم جدا میشوند.
تا زمانی كه مذهب با سیاست درآمیخته بود، احكام و جزمهای
مذهبی مضمون سیاست را تعیین میكردند
و بههمین لحاظ نیز برای آزادی انسان جائی بس تنگ در تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی
خویش باقی میگذاشتند.
۲۰۰۳
لیبرالیسم و بافت جامعه مدنی
استراتژی نوین آمریکا و تئوریهای امپریالیسم
ایران و استراتژی نوین آمریکا برای خاورمیانه
هفت خوان زهرآگین «روشن اندیشی»
۲۰۰۲
مدرنیسم، فردیت و حقوق بشر
آمریکا و سازمان ملل
متحد
جایگاه انسان
جهان سومی در «حقوق بشر»
همکاری «دمکراتیک»
نیروهای مخالف دمکراسی!
چگونه نباید به تاریخ
نگریست؟
۲۰۰۱
دمکراسی و سوسیالیسم
ناهمزمانی «دولت حقیقی»
آن را که حساب پاک است
۲۰۰۰
موساد و جوجه روشنفکران
ایرانی
رهبرانی شیاد و مردمانی
فریب خورده!
تئوری توطئه و کودتای
فرهنگی
مصدق و جامعه مدنی
اپوزیسیون برونمرزی و
انتخابات مجلس ششم
توسعه اقتصادی یا توسعه
سیاسی!
۱۹۹۹
مارکس
و حقوق بشر
۱۹۹۸
از آرمانگرائی انقلابی تا واقعگرائی سیاسی
در محکومیت ترور و
تروریست ها
حکومت قانونگرا،
چشم اسفندیار
۱۹۹۷
در گرامیداشت اول ماه مه، روز جهانی کار و
کارگر
گفتاری درباره حزب
هردمبیل روشنفکرانه
گفتاری درباره نوروز
چپ ایران و دمکراسی
۱۹۸۵
مارکسیسم عامیانه آقای ر...
فریدریش انگلس
کارل کائوتسکی
یورگن هابرماس